وانیاوانیا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

وانیا

دلهره ی مادرانه

وقتي مريض ميشي انگار تمام دنيا به سرم آوار ميشه درسته که بیماري يک قسمت از زندگيه ، اما تو فعلا"‌خيلي ظريف و کوچولويي براي بيمار بودن وقتي سرفه ميکني آخرش گريه ات ميگيره ديروز صبح وقتي ديدم حالت خوب نيست و غير از خوردن شير چيز ديگه اي نميتوني بخوري مرخصي گرفتم ولي بابا حميد رفت سرکار من با مامان فرزان و پاپا بزرگ تو رو برديم اورژانس بیمارستان مهراد شانس ما دکتر لاهيجي رزيدنت روز اورژانس بود تو رو معاينه کرد گفت : سرما خوردي ولي هيچ دارويي نداد ( آخه ني ني هاي کوچولو نميتونه آنتی بیوتیک و یا دارویی دیگه ای مصرف کنن ) و قرار شد با بخار حمام گرم  ، بخور سرد و قطره شستشوي بیني بسنده کنيم بعد از تو مامان فرزان هم رفت دکتر ولي&zwn...
27 مرداد 1392

بی خوابی

دخترم چند شبی هست که با خوابیدن مبارزه میکنی  به طبع منم نمیتونم بخوابم تنها با خوردن شیر آروم میشی فکر کنم داری صاحب دندون جدید می شی که تا این حد کلافه ای و درد میکشی خیلی برات ناراحتم آخه میدونی آدما وقتی خواب شب آسوده ای نداشته باشند روز رو هم حیلی سرحال نیستن امیدوارم ادامه راه دندون درآوردن رو براحتی طی کنی تو عکس ات  هم مشخصه زیاد رو به راه نیستی  صورت ات هم کوچولو شده الهی الهی دختر گلم .....   ...
22 مرداد 1392

تمرین تمرین تمرین

دختر نازنینم قرار شده بود برات بنویسم رفتیم check up نتیجه اش چي شد همه چیز خوب بود روند رشد تو رو دکتر تایید کرد ( وزن 9.100 kg-قد 73cm - دور سر 46.5cm ) ولي قرار شد مستقل نشستن رو تا 10 روز آینده حسابی تمرین کنی تا کاملا" یاد بگیری تا خدایی نکرده تو روند تکامل شما هم خلالی ایجاد نشه از روز چهارشنبه تا حالا  کار ما شده تمرین تمرین تمرین همه جا و با همه کس از مامان فرزان و بابا حمید و دایی جوون گرفته تا خاله سحر و عمو علی میشه گفت تا قبل از اینکه به 10 روز برسیم تو کاملا" نشستن رو یاد گرفتی  راستی دیروز برای اولین با بابا حمید رفتی حموم آب بازی رو دوست داری برات تازگی داشت چون همیشه مامان فرزان تو رو می بره حموم . وانيا و...
20 مرداد 1392

نون خامه اي

  دختر نازنينم يک مدت هستش که مامان وقت نکرده براي شما مطلبي up کنه عذاب وجدان دارم مامان جوون ، روز به روز شيرين تر ميشي اگه بخوام به خوراکي  تشبيه ات کنم ميتونم بگم مثل نون خامه اي هستي قتنبه و شيرين بيشتر از همه چي به صحبت کردن علاقه نشون ميدي هر وقت هم ديگه با کلمات مخصوص لغت نامه خودت نميتوني با ما ارتباط برقرار کني جيغ ميزني . ميتوني بدون کمک بشيني ولي مدت طولاني نه چون دوست داري لم بدي تو روروک ميشني مسافتي رو هم طي ميکني شکر خدا خوراک هاي کمکي را هم همشو دوست داري غير از آب موقع نوشيدن آب هر بازي که بلدي و ميتوني از خودت در مياري امروز ساعت 0600 بعد از ظهر با دکتر استقامتي براي chek up هش...
16 مرداد 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به وانیا می باشد